امیرحسینامیرحسین، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

ازتومی نویسم نازنینم(فندق من وبابا)

ورود به سال نو با امیر حسین

پسر مامان الان 17 ماهه است...خدایا شکر بخاطر این فرشته کوچولویی که به ما دادی شازده کوچولوی ما یه شکلکهایی در میاره که مارو بخندونه.دیگه با مامانی ماشین سواری می کنی وبا هم ماشین میرونیم. دهمین دندونت داره در میاد از در ودیوار بالا میری خودت میری رو اوپن می شینی ولی فعلا نمی خوای حرف بزنی وزبون شیرینت رو کار بندازی در حد چند کلمه حرف میزنی مثل آب و ام(می می) وجیز وسیس(جیش)واسم عموتو می گی که علی هست راستی عید رو رفتیم حسابی گشتیم از قم و دلیجان وکاشان  گرفته تا اصفهان ویزد ومیبد ..خیلی هم خوش گذشت و مامانی هم حسابی خرید کرد ولی حسابی شلوغ کردی مثلا تو رستوران صالح تو یزد لامپ رو شکستی وحسابی حالمونو گرفتی طوری که غذا رو برداشت...
26 فروردين 1392
1